بخشی از این رمان :
شب بود و سکوت و تاریکی . مهتاب نقره فام در سینه ی آسمان صاف و پر ستاره پرتو افشانی می کرد و عکس آن در وسط حوض کوچک آبی رنگ خانه انعکاس داشت ، تو گویی که ماه جهت آب تنی شبانه خود را از دل آسمان به میان حوض کشانده تا پیکر مرمرین خود را به دست آب صاف و زلالی که در اثر وزش نسیم ملایم باد اندک تلاطمی داشت بسپارد .
در بحبوبه ی سکوت شبانه که ساکنان خانه در خوابی خوش غنوده بودند صدای ضربات پیاپی مشتی که سهمگینانه بر در می کوفت خواب را از چشمها ربود . آقای نیازی هراسان دیده گشود و در بسترش نیم خیز شد . همسرش نیز همانند او با بیم و هراس در بستر به حالت نشسته درآمد و نگاه حیران و متعجب خود را به شوهرش دوخت و با نگرانی پرسید :
- چه خبر شده ؟ این موقع شب کیه که در می زنه ؟!
- نیازی ملافه را کنار زده و در حال برخاستن جواب داد :
- نمی دونم ، هر کی هست غریبه نیست .
سپس برخاست چراغ را روشن کرد و افزود :
- برم ببینم کیه ، دست بردار هم نیست انگار سر آورده !
دانلود رمان شقایق اثر علیرضا آینه چی
منبع: http://www.romanbook.ir
چگونه به سوالات جنسی کودک پاسخ دهیم؟
تربیت جنسی فرزندتان را جدی بگیرید
تربیت جنسی در نوجوانی
درس هایی که در هیچ مدرسه ای یاد نمی گیریم
10 روش برای افزایش رضایت از زندگی
«تربیت نوجوان - نوجوان و رسانه»
دختری که رفتارهای پسرانه دارد و پسری که رفتارهای دخترانه دارد !
20 نکته طلایی در رابطه با نوجوان
روش هایی برای غلبه بر عادت خودارضایی